استاد هوشنگ ابتهاج، در مثنویِ شریفی فرمودهاند:
"چشمه ای در کوه می جوشد، منم! "
هوالجمیل
بیشهای سوخته در قلبِ کویری ست، منم!
وندر آن بیشهی آتش زده شیری ست، منم!
ای فلک! خیره به روئین تنیات چشم مدوز،
راست در ترکشِ رستم پَرِ تیری ست منم!
تا قفس هست مرا لذت آزادی نیست،
هرکجا در همه آفاق اسیری ست منم!
زندگی سنگ عظیمی ست، ولی میشکند
که روان زیرِ پِیاش جوی حقیری ست، منم!
در پِی آبِ حیاتی؟ به خرابات برو
- خسته از عُمر - در آن زاویه پیری ست، منم!
گرچه دور است ولی زود عیان خواهد شد
آنچه کوه است در آن دامنه، دیریست منم!
حسین جنتی
منبع: http://www.aram59.blogfa.com
نظرات شما عزیزان:
بسیار زیبا
پاسخ: سلام سپاس
پاسخ: سلام سپاس
اثر: حسین جنتی